نقش فرهنگ جاهلیت در....
در این زمینه، آنچه بایسته پژوهش است، بررسى ساز وکارهاى این تغییر بعد از
رحلت نبی مکرم اسلام است تا معلوم شود که چگونه و چه عاملى در این
تغییرات نقش اساسى داشته اند.
به نظر ما عامل اصلی در وقوع این واقعه جانگداز روند تدریجی جایگزینی
فرهنگ جاهلیت به جای فرهنگ غدیر(امامت و ولایت) و تهی کردن جامعه از فرهنگ ناب غدیر بود.
دراین نوشتار بر آنیم که تحولات پیش آمده در جامعه اسلامى را که زمینه ساز
فاجعه عاشورا شد، به صورت اجمال و اختصار بیان داریم.
بررسی نقش امام حسین در اضمحلال فرهنگ جاهلیت
دیدیم جامعه اسلامی که با بعثت پیامبر مکرم اسلام و تلاش های پى گیر او و
اصحابش ازبدترین روش زندگى به متعالىترین آن فراخوانده شد و در اندک زمانى
دگرگونى فاحشى یافت وقوانین و احکام اسلامى بر آن حاکم شد و غلط گردید،
دین اسلام به عنوان عنصرى نجات دهنده آدمى که نگرش جامع به هستى داشت و
دنیا و آخرت را هم چون پدیدهاى واحد و جدا ناپذیرمى دید، تا آنجا پیش رفت که
باورهاى پاک و آسمانى جاى گزین عقاید خرافى در آن. پس ازپیامبر (ص) چیزى
نگذشت که در میان صحابه براى رسیدن به قدرت دنیایى اختلاف افتاد ودین به
عنوان عاملى توجیه کننده خواسته هاى آنان درآمد. که مصداق روشن آن جریان
سقیفه بن ىساعده بود که هر یک از مهاجرین و انصار، بىتوجه به دستورات نبى
اکرم (ص)، اما با تمسک به برخى عناصر دینى، در پى کسب قدرت بر آمدند(
جعفری، ص41 )
این کج روى و دنیا خواهى در تمامى زوایاى زندگى مسلمانان سایه افکند. جهاد،
مبارزه ایثارو از خودگذشتگى و تحمل سختیهاى طاقت فرسا که در گذشته براى
تقرب به خدا و کمال یابى بود، در خدمت رسیدن به غنیمت و بیرون کردن حریف
از میدان رقابتبه کار گرفته شد.
ازمیان بیشترین مردم به تبع ا ز سردمداران وکارگزاران، وسیله و ابزارى براى
آسوده زیستن و بىدغدغه بودن تلقى شد و این به علت روند تدریجی جایگزینی
فرهنگ جاهلیت به جای فرهنگ غدیر(امامت و ولایت) و تهی کردن جامعه از
فرهنگ ناب غدیربود.
این امر تا آنجا پیش رفت که امام حسین پیرامون آن فرمود ((الناس عبید الدنیا، و
الدین لعق على السنتهم، یحوطونه ما درت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل
الدیانون» ; (ابن شعبه، ص 1714):مردم برده هاى دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان
است، تا آنجا از دین حمایت و پشتیبانى مى کنند که زندگیشان در رفاه باشد. و
آنگاه که به آزمون در آیند دین داران اندکاند.))
جامعه عصر امام حسین )ع) از چنین ویژگیهایى برخوردار بود و به تبع آنچه که
بیان شد اخلاق وفرهنگ و ارزشها دگرگونى یافته و جاى خود را به ضد آنها داده بود.
در چنین جامعه اى حق پایمال مىشود و ظالم جان مى گیرد، خونها ریخته مىشود و
خاندان عترت و طهارت به اسارت برده مى شود، احکام الهى زیر پا نهاده شده و
فساد رواج مى یابد ولى کسى فریاد نمى زند یا از آن رو که نمی داند چه مى
گذردو یا مى داند و نمى تواند و یا مى داند و مى تواند ولى مى ترسد.
اما هیچ یک توجیه کننده کوتاهى آنان که در این جامعه زندگى مى کنند نیست.
امام حسین )ع) بیش از هر کس دیگر در تصویر زمانه خویش کوشیده است. وى
تحول درارزشهای اسلامی و جایگزینی ارزشهای جاهلی را در خطبه اى چنین
بیان مىدارد)) اما بعد،برما همان فرود آمد که مى بینید; به راستى اوضاع زمان
دگرگون شده، زشتی ها آشکار ونیکی ها و فضیلتها از محیط ما رخت بسته، از
ارزشهاى انسانى چیزى جز اندکى به مانند قطره هاى مانده در ته ظرف آب،
چیزى نمانده است، مردم در زندگى ننگین و ذلت بارى به سرمى برند که نه به
حق عمل مىشود و نه از باطل روگردانى مىشود. شایسته است در چنین محیط
پلیدى،انسان مؤمن فداکارى کند و به دیدار حق بشتابد. من در چنین فضایى مرگ
را جزسعادت و زندگى با ستمگران را چیزى جز نکبت نمى دانم)) (ابن طاووس
ص69.) امام حتی در وصیتنامه معروف خویش به محمد حنفیه، که در آن به
انگیزه قیام خود اشاره دارد به اصلاح ارزشهای جامعه و تحقق سنت پیامبر مکرم
اسلام (ص) تصریح می دارند ((انى لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا
ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى، اریدان آمر بالمعروف و انهى
عن المنکر و بسیرة سیرة جدى و ابى على بنابىطالب»(صادقی،188)
با اینکه امام مى داند که در این حرکتى که آغاز کرده است کشته شدن و
اسارت خاندان وجوددارد (قطب راوندی ص26 ) اما انگیزه دین خواهى و ضرورت
اصلاح جامعه انسانى وى رابه پیش مى برد و اعلام مى کند که نه از روى
خودخواهى و یا خوشگذرانى و نه براى فساد وستمگرى، بلکه به منظور امر به
معروف و نهى از منکر قیام کرده است و مى خواهد در امت جدش اصلاح را
جستجو کند و به سیره رسول خدا و على عمل نماید. این چنین است که امام
حسین به جنگ و مبارزه با ضدارزشهای رایج در جامعه می رود تا بار دیگر
نسیم حیات بخش نبوی را در جامعه ساری و جاری کند.
تبلور فرهنگ جاهلیت این بار در قالب انتظار ویرانگر
مقوله انتظار ویرانگر همان برداشت نادرست از مفهوم انتظار است که آن را
میتوان نوع دیگری از فرهنگ جاهلیت دانست. فرهنگ جاهلیت اگر در سدههای
اولیه سبب ریخته شدن خون امام حسین(ع) شد این بار در قامتی جدید سبب
تحریف در مقوله انتظار گردیده است. وموجب رواج نوع نادرستی از مفهوم
انتظار در جامعه گردیده است که ما از ان به عنوان انتظار ویرانگر نام میبریم
که فلج کننده و باز دارنده است در واقع نوعی اباحی گری است که همواره
مورد مذمت و سرزنش قرار گرفته است که همراه با جمود و خمود است.
لذا لازم است برای تبیین هرچه بیشتر این موضوع قدری بیشتر آن را مورد واکاوی قراردهیم.
در مقوله انتظار ویرانگر عمدتا در حد اصلاح فردی با ابزار دعا برای تعجیل
در فرج منجی و صدقه دادن برای سلامتی صاحب الزمان و گریه شوق در
فراق مهدی(عج) خلاصه میشود و گاهی انحراف در این بینش به حدی است که با
تفسیر بعضی روایات، ترویج فساد وظلم در دستور کار قرار می گیرد. اینان
معتقدند که جامعه بایستی به حال خود رها شود وکاری به فساد نباید داشت تا
زمینه ی ظهور برای دنیایی که پر از ظلم و فساد است، فراهم آید.
اگر چه در این دیدگاه برخی انتظار فرج را در دعا برای فرج و امر به معروف
و نهی ازمنکرهای جزیی، منحصر و خلاصه دانسته اند و بیشتر از آن وظیفه ای
برای خویش قایل نیستند؛ ولی گروهی دیگر، پا را از این فراتر نهاده اند و حتّی
امر به معروف و نهی ازمنکرهای جزیی را نیز برنمیتابند چرا که معتقدند، از آن
جا که در دوران غیبت، کاری از آنها برنمی آید، تکلیفی برعهده ندارند. امام زمان
(عج) خود، هنگام ظهور، کارها را حل می کند!!؟
اینان هر حکومتی را به هر شکل، تا قبل از ظهور باطل و بر خلاف اسلام
میدانند.
در یک قالب کلی می توان مختصات این نوع انتظار را در فراگیر شدن ظلم و
ستم، غرقه شدن در تباهیها و نظاره گر بودن نسبت به آنها، نا امیدی و یأس و
پذیرش شکست در حوزه ی فردو اجتماع، قبول ذلّت و تن دادن به هر بدبختی در
حوزه ی فردی و اجتماعی، ذلت در مقابل بیگانگان و تن دادن به هر زبونی و
یوغ بیگانه و عدم استقلال و آزادی، قانع بودن به وضع موجود وعدم کوشش
برای تحقق وضعی بهتر،دانست.
در این نوع بینش تعطیلی بسیاری از آیات و روایات، اگر نگوییم همه، مانند:امر
به معروف و نهی از منکر، سیاست داخلی و خارجی، چگونگی برخورد با کفّار
و مشرکان، دیه، حدود،دفاع از محرومان در اقصای عالم و.. را داریم چون
اکثریت قاطع روایات در جهت اصلاح امور فرد و جامعه است.
در انتظار ویرانگر، نوع برداشت از انتظار این است که، ظهور و قیام حضرت
صرفاً ماهیت انفجاری و برق اسا دارد، و از اشاعه ظلم ها، تبعیض ها، اختناق
ها و حق کشی ها ناشی میشود، واین انفجار وقتی رخ میدهد که اصلاح به نقطه
صفر برسد و حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد.، پس بهترین کمک به
تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است.
این نوع تفکر، حاصل برداشتِ قشریِ از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود
علیه السلام است که صرفا ماهیت آن را انفجار میدانند و معتقدند که این انقلاب
فقط و فقط ازگسترش و اشاعه و رواج ظلم، تبعیض، اختناق، حق کشی و تباهی
ناشی میشود. به نظر آنان،این انقلاب نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان
شدن است.
بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر اصلاح به مثابه یک نقطه روشن
است و تا درصحنه اجتماع، نقطه روشنی هست، منجی بزرگ ظهور نمی کند.
اینان بر خلاف روح شریعت هر گناه، فساد، ظلم، تبعیض، حق کشی و هر پلیدی
به حکم اینکه مقدمه صلاح کلی است و ظهور منجی را قریب الوقوع میکند،
روامی دانند ؛ زیراهدف،وسیله های نامشروع را مشروع میکند. پس بهترین
کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است.
پاره ای دیگر از این افراد به طور طبیعى، در برخورد با موانع و مشکلات
جامعه راه اعراض و کنارهگیرى را در پیش گرفته و نسبت به حوادث و وقایع-
به هر نحوى باشند- بى تفاوت مى مانند. انان در این حالت، میدان را به حریف
واگذارده و فقط تماشاگر بازى است ونهایت نقشى که دارد ابراز انزجار است از
آنچه هست و امیدوارى بى حاصل و موهوم به آنچه باید باشد.
اینان با در پیش گرفتن چنین راهى، به چنین پندارى گرفتارمی آیند که هرچه
وضع بدتر شود، بهتر است و به گمان و باور انان، زمان ظهور نزدیکتر خواهد شد.!!؟
اینچنین نگرشی به مقوله انتظار – که متاسفانه در جامعه ما نیز رگه های از ان
دیده می شود- در یک کلام سبب مشکلتر ساختن حرکت و قیام امام زمان می
گردد،چرا که حرکت امام زمان علیه السلام روال طبیعی دارد و قرار نیست همه
ی امور،به صورت معجزه آسا توسط اوو یارانش انجام پذیرد. بالطبع قیام امام
زمان علیه السلام زمینه سازی و آمادگی می طلبد لذا هر چه فساد و تباهی بیشتر
باشد، نه تنها به ظهور امام کمک نمی کند بلکه کار امام علیه السلام و مبارزه او
سخت تر و طولانی تر میکند.
منشا سوء نگرش به مقوله انتظار – که ما از ان به عنوان انتظار ویرانگر یاد می
کنیم – درکوته فکری وعدم بصیرت کافی به دین است مهم ترین عامل چنین
نگرشی در عدم فهم صحیح ازروایاتی است که که ظلم و جور آخر الزمان را
مطرح میکنند اینان بر اثر فهم ناقص ازروایات اینگونه استنباط می کنند که، یا
کاری به فساد و تباهی نباید داشت و در مقابل آن موضع بیطرفی اتخاذ کرد و یا
حتّی دیگران را به گناه فرا خوانده تا جهان را هر چه سریع ترگناه فراگیرد و
مصلح کل بیاید غافل از این که،اولا به طور بدیهی، همیشه عالم پر از ظلم
بوده است و ثانیا از روایات برنمیآید، همه بایستی ظالم یا فاسد گردند.تا ظهور
اتفاق افتد نگاهی کوتاه و گذرا به جهان نشان میدهد که ظلم عالم را فرا گرفته
است، عدّه ای ظالمند وبسیاری مظلوم؛لذا هیچ منافاتی وجود ندارد که در کنار این
ظلم و جور، دوستان و منتظران آن حضرت، با زمینه سازی مثبت و آینده ساز،
در اندیشه ی مقدمه چینی برای انقلاب جهانی ایشان باشند.به عنوان مثال شیخ
صدوق روایتی از امام صادق علیه السلام نقل میکند مبنی بر اینکه این امر تحقق
نمی پذیرد مگر این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خودبرسند(صدوق، ج2، باب 33،)
پس سخن در این است که گروه نیک بختان و گروه بدبختان هر کدام به نهایت
کار خود برسند. نه اینکه نیک بختی در کار نباشد و فقط اشقیاء به منتها درجهی
شقاوت برسند. تاامام ظهور کند. این افراد غافل از این هستند که، این روایات
را می بایست از طریق صحیح مورد تفحص قرار داد و چنانچه روایتی از
لحاظه مستندات رجالی و درایه ای دارای اشکال بود می بایست کنار نهاده شود.
آفتِ دیگری که از خلال انتظار ویرانگر دامان جامعه را می گیرد، توهّم اسقاط
کلّ تکلیف ازفرد به دلیل عدم استطاعت به کل است ؛ یعنی چون قادر به اصلاح
کل نیست،لذا تکلیف هم ساقط است؛ این همان نظریه صفر و صدی است که رایج
است در اینجا، چون اصلاح کل، تنها به وسیله ی امام زمان(عج) مقدور است و
از دیگر افراد بر نمی آید، پس هیچ تکلیفی وجود ندارد؛ غافل از این که اگر
اصلاحکلّ مقدور نیست، آن مقداری که مقدور باشد، ساقط نشده است.
معروف است: ما لا یدرک کلّه، لا یترک کلّه؛ آنچه که همه ی آن دست یافتنی نیست، بهتمام هم رها نمی گردد.
در مقوله انتظار ویرانگر شاهد رشد توهّم بادکنکی هستیم به این مفهوم که امام
زمان علیه السلام کارهای خود را به وسیله ی اکراه و اجبار یا صرفاً معجزه آسا
انجام می دهد. پس نیازبه مقدمات و زمینه سازی نیست لذا در این صورت فرد
هیچ تکلیفی ندارد فقط باید بنشیند تا مصلح بیاید و تمام کارها را به سامان برساند.
در فرایند انتظار ویرانگر هدف، وسیله را توجیه میکند: مصادق بارز همان
اصل الغایات تبرّر المبادی:هدفها وسیله های نامشروع را مشروع میکند، پس در
اینجا بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه ی
فحشا و فساد است. اینجاست که گناه هم لذّت و کامجویی است و هم کمک به
انقلاب مقدس یعنی مصداق بارز همین شعرمعروف در دل دوست به هر حیله
رهی باید کرد طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد(صالح مدرسه ای، ص 126)
آرنولد توین بى (Arnold Toyn bee)، مورّخ معاصر انگلیسى، معتقد است:
در برابر هرتهاجمى، که جامعه با آن مواجه مىشود، پاسخى هست و این پاسخ
است که حیات و ممات جامعه در گرو آن است. تولّد جامعه با پاسخ تهاجم آغاز
مى شود؛ با پاگرفتن جامعه، اندک اندک تهاجم ها نیز نوعشان تفاوت مى کند و
بنابراین، پاسخهاى نوین به تهاجمهاى نوین ضرورت مى یابد. تا زمانى که جامعه
در برابر هر تهاجم پاسخى بدهد که در خور آن تهاجم باشد، همچنان رو به رشد و
نموخواهد بود. رکود و وقفه از زمانى شروع مى شود که سلسله جنبانان و
متولّیان و مدیران جامعه در مقابل تهاجم هاى نوین، همان پاسخهاى کهنه را تکرار کنند.
پاسخ هاى قدیم نمىتوانند تهاجم هاى نوین را دفع کنند و از این رو، به تدریج،
موجبات افول وزوال جامعه فراهم مى آید.»( مصباح یزدی، ص 144)
بنابراین، اگر جامعه على رغم اعتراض به وضع موجود، ساکت و ساکن باشد،
به یقین جامعه اى مرده و بىحرکت است که هیچ گونه نقشى نمى تواند در جهت
تغییر آن ایفا نماید.بدیهی است چنین دیدگاهی از نظر دین مبین اسلام و مکتب
رهایی بخش شیعه، کاملاً اشتباه است چرا که همانطور که حکومت حضرت
مهدی علیه السلام ریشه کن کننده ی ظلم و جور وبرپا کننده ی عدل مجسّم است
تهی از قلدری و قساوت میباشد؛ پیدایش ان نیزمی بایست مبتنی برچنین امری باشد
ودر یک قالب کلی از ظلم و جور دور و از قساوت و قلدری برکنار و
از دروغگویی و ریاکاری خالی باشد. چون قداست هدف، مبرّر وسیله ی گناه
نمی شود، گناه جزگناه نمی زاید. با ظلم نمی شود عدل را به پا کرد. با عقده ی
انتقام نمیتوان دادگری کرد.(صدر،صص 87 -
سلام ممنون از مطالب زیباتون اجرتون با امام حسین(ع) التماس دعا
سلام. مطالب مهم و به روزي بود و هست انشاء الله روز به روز از فرهنگ جاهلي دور بشيم و به امام زمانمون نزديك وانشاء الله
در این ایام با فیض منو از دعای خود محروم نسازید ممنون در ضمن امدن ماه محرم بر شما تسلیت باد انشالله عذاداران خوبی برای اقا باشیم التماس دعا
در این ایام با فیض منو از دعای خود محروم نسازید ممنون در ضمن امدن ماه محرم بر شما تسلیت باد انشالله عذاداران خوبی برای اقا باشیم التماس دعا
بی شک گدای خانه ات آقا شود، حسین هر قطره زود پیش تو دریا شود، حسین! فیض گدایی تو به هر کس نمیرسد باید که زیر نامه اش امضا شود:"حسین"
آقا گروه خونی من خاک کربلاست. اصلا به جز شما به کسی خون نمی دهم...
چه کسی دیده لب آب بسوزد جگری؟ روی دست پدری جان بسپارد پسری؟ چه کسی دیده که لب تشنه ای از سوز عطش آب در دست و ننوشد به هوای دگری؟
کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم... اللهم عجل لولیک الفرج
لینکی
سلام مطالبتان واقعا عالیست، امیدوارم همواره موفق باشید اگه وقت کردید یه سری به وب خودتان بزنید یا حق